
گویند ابلیس
زمانی نزد فرعون آمد در حالیکه
فرعون خوشه ای انگور در دست
داشت و می خورد
ابلیس به او گفت
هیچکــس می تواند که این خوشهء انگور را به
مروارید خوش آب و رنگ مبدل سازد؟
فرعون گفت
نه
ابلیس با جادوگری و سحر
آن خوشهء انگور را به دانه های مروارید تبدیل کرد
فرعون تعجب کرد و گفت
آفرین بر تو که استاد و ماهری
ابلیس سیلی ای بر گردن او زد و گفت
مرا با این استادی
به بندگی قبول نکردند
تو با این حماقت چگونه ادعای خدایی می کنی؟
نظرات شما عزیزان: